سیزده سالی می شود که در هوای « دانش مدیریت » نفس می کشد.
به طور خاص بر مدیریت کسب و کار متمرکز است و باز هم خاص تر، بر جبهه پر پیچ و خم کسب و کار، یعنی «فروش»
سید جواد موسوی، گریزان از نظر ورزی و تئوری پردازی، رویکرد خود را «عملگرایی» تعریف کرده است:
در مشاوره هایش، راه حل ها را در واقعیت جاری بازار می جوید و
در تدریسش، مثال ها را از بازار پر عبرت ایران می زند.
تخصص سید جواد موسوی مدیریت بازاریابی است و بر حوزه برندینگ، تبلیغات و سیستم های فروش تسلط دارد.
پرداختن همزمان به این سه حوزه، بدین معنی است که برای او « مدیریت یکپارچه بازاریابی» وجه همت است.
در این مسیر با « تجزیه و تحلیل های مالی» هم آشنایی دارد و آن را قلب تپنده پیاده سازی و ارزیابی سیستم های بازاریابی و فروش می داند.
در دو جا آموزش دیده: کلاس و بازار!
کارشناسی حسابداری دارد و ارشد مدیریت بازاریابی. این روزها هم در حال گذراندن دوره دکتری حرفه ای مدیریت کسب و کار در دانشگاه تهران است. در انواع دوره های کوتاه مدت آموزشی در داخل و خارج کشور شرکت جسته و در همایشهای مختلفی شرکت کرده و مقالات متعددی را به چاپ رسانده و نزد نام آوران این رشته شاگردی کرده است:
از دکترعبدالحمید ابراهیمی و دکتر داور ونوس اصول زیربنایی این وادی را آموخته و از زبان دکتر کامبیز حیدرزاده و پرویز درگی خوشه چینی کرده است.
اما بیش از کلاس «درباره بازار»، از «خود بازار» و فضای زنده آن می توان درس گرفته و باید که چنین باشد:
با بازارهای مختلف کارکرده است و از دل این تعامل ها با رده های مختلف سازمان، تا توانسته نکته چینی و تجربه اندوزی کرده و بر ذخیره دانشی و بینشی خود افزوده است.
«هر سازمانی مشاوره مخصوص به خود را می طلبد و نسخه های یکسانی برای همگان وجود ندارد.»
موسوی این را خوب می داند و سعی می کند اصول جهانی مدیریت را با مسائل محلی هر سازمان بومی کند و راه حل هایی بدهد مناسب و متناسب.
دغدغه اش «اثرگذاری» است. می خواهد مشاوره اش مفید باشد و گرهی از مشکلات سازمان بگشاید. از این رو، خود را به مطالعات نظری و سخن گفتن صرف با مدیران محدود نمی کند و در فرآیند کاریش پا به جای جای سازمان می نهد: از معاونان و مدیران میانی گرفته تا فروشندگان و بازاریابان تا آنجا که با حضور در نقطه تلاقی سازمان و مشتری شانه به شانه ی فروشندگان می ایستد و رفتارها و رویدادها را زیر نظر می گیرد.
پس از این واکاوی و ریشه یابی واقع گرایانه،همه داده های دیده شده را در تحلیل خویش وارد می سازد و به استقرار و بازنگری سیستم های فروش و بازاریابی می پردازد.
بسیار می خواند و مرور می کند.برای مطالعه کتاب های دست اول و به روز این عرصه، برنامه ثابت دارد و شاگردان و مدیران را در کلاس و مشاوره، به خواندن و اندیشیدن دعوت می کند.